نقاشی سرباز یونانی بعد از نبرد ماراتن در صدد آن است تا استقامت سربازان یونان باستان در نبرد با ایرانیان را به نمایش گذارد، اما آیا چنین استقامتی در واقعیت نیز وجود داشته است؟ یا اینکه فقط حاصل تحریف تاریخ است؟ با فرا رسیدن قرن هشتم پیش از میلاد، تمدن یونانی بار دیگر دست به بازیابی خود زد. یک قرن پیش از آن، هنر شکوفا شده بود. یونانیان، الفبای جدید تمدنی دیگر، یعنی تمدن فینیقی ها را وام گرفتند و از آن برای نگارش زبان خویش بهره بردند. مسابقات المپیک در 776 پیش از میلاد آغاز شد. در یکصد سال بین 750 تا 650 پیش از میلاد، فن نوشتاری در سرتاسر جهان یونانی گسترش یافته بود. مردم شروع به ساختن معابد و ساختمان های دیگر کردند. بناهای جدیدی همچون معبد هرا و معبد آفاسیس ساخته شدند. در همین زمان، در حدود 750 پیش از میلاد، جوامع یونانی جمعیت فزاینده ای نیز یافتند. باستان شناسان می توانند این واقعیت را از بررسی تعداد گورهای حفر شده در زمان و محدوده ای مشخص تعیین کنند. این از سرگیری جنب و جوش را از نوشته های یونانیان بعدی و یافته های باستان شناسانۀ متعددی که به آن دوران باز می گردد نیز می توان دریافت. بسیاری از مورخان معتقدند که هومر، اشعار حماسی ایلیاد و ادیسۀ خود را در همین دوران سروده است.
نام نقاش: لوک-اولیویه مرسون
نام نقاش به لاتین: Luc-Olivier Merson
تاریخ خلق این اثر: سال 1869 میلادی
مکان خلق: کشور فرانسه
اندازه تابلو: 147 سانتی متر پهنا (57.8 اینچ) و 114 سانتی متر ارتفاع (44.8 اینچ).
رسانه: رنگ روغن روی بوم
سبک: نمادگرایی
ژانر: نقاشی تاریخی
محل نگهداری: مجموعه خصوصی
مطالب مرتبط:
جنگ دریایی خشایارشا هخامنشی در سالامیس (این نوشته به نبرد بین ایران و یونان در سالامیس می پردازد).
فهرست عناوین این نوشته:
نبرد ماراتن و نقش سرباز آتنی در آن
نبرد ماراتن، نبردی است که به گفتۀ مورخان یونانی، در 490 پیش از میلاد در دشتی به همین نام، میان یونانیان و ارتش ایران (هخامنشیان) روی داد. بر مبنای آنچه افسانه ها و بازماندۀ سخنان مورخان یونان باستان می گویند، در این نبرد یونانیان توانستند بر ایرانیان چیره شوند و حرکت درهم کوبندۀ ارتش هخامنشی را متوقف ساختند. این پیروزی برای آتنی ها یک پیروزی بزرگ محسوب می شد. طبق گفتۀ تاریخ نگاران یونانی، بعد از پیروزی یونان بر ایران در این جنگ، یک سرباز آتنی به نام فیدیپیدس (Pheidippides)، سی و پنج کیلومتر را از میدان نبرد تا شهر آتن، یک نفس دوید و این پیغام را رساند که «شادی کنید؛ ما پیروز شدیم». سپس بر زمین افتاد و جان سپرد. این رویداد باعث شد تا شخصیت فیدیپیدس در میان مردم سرزمین یونان آن زمان جایگاه قهرمان افسانه ای یونان را داشته باشد.
ما در این مطلب قصد آن را نداریم که به درستی یا نادرستی این ادعای تاریخی بپردازیم و این نوشته ها هم از آن جهت درج شده اند تا به واسطۀ آنها دربارۀ این نقاشی اطلاعات بیشتری را در اختیار مخاطبان خود قرار دهیم. برای آنکه بتوان به طور قاطع این نبرد را اثبات یا رد کرد، نیاز به دانش و تخصص خاص آن در زمینۀ تاریخ باستان می باشد تا بتوان نظر قاطعی را در مورد این نبرد بیان کرد. ممکن است که این نبرد واقعیت داشته باشد و همچنین ممکن است که دروغین باشد و این داستان حاصل نوشته های تاریخ نویسانی باشد که نخواسته اند جانبداری را در نگاشتن تاریخ خود به یک سو نهند و بی طرفانه به شرح وقایع بپردازند.
نبرد یونانیان با پارسیان در ماراتن
در میانۀ قرن ششم پیش از میلاد، بیشتر دولت شهرهای یونانی که در سواحل آسیای صغیر بودند و در پی گسترش فرهنگ و تمدن پارسی، جزئی از امپراطوری ایران شدند. در سال 449 پیش از میلاد، این دولت شهرها به رغم سرسپردگی به پادشاه ایران، سر به شورش برداشتند و از دیگر دولت شهرهای یونانی تقاضای کمک کردند. از میان ده ها دولت شهر، تنها آتن و ارتریا پاسخ مثبت دادند. یونانیان از حیث نفرات در تنگنا بودند و ایرانیان شورش آنها را در ایونیا، افسوس، لاده و نکسوس با قدرت درهم شکستند. با این حال، پادشاهان هخامنشی، مصمّم بودند تا دولت شهرهایی را که به یاغیان یاری رسانده بودند، مجازات کنند. ارتش های ایرانی، پس از آنکه به ارتریا شکست سختی وارد کردند به سوی آتن حرکت کردند و در ساحل ماراتن از کشتی هایشان پیاده شدند.
شکست ایرانیان در ساحل ماراتن
بعد از رسیدن نیروهای ایرانی به ساحل ماراتن، قاعدتاً پیروزی برای ایرانیان بایستی آسان تر می بود اما سپاه آتنی، آنها را در نبردی سخت شکست داد. بر اساس برخی نوشته ها، در حالی که تلفات آتنی ها به حدود 200 جنگاور محدود می شد، ایرانیان 6400 سرباز را از دست داده بودند. ارتش هخامنشی، اندکی بعد در ترموپیل و آرتمیسیوم بار دیگر شکست سختی بر یونانیان وارد آورد اما برای آتنی ها، پیروزی در نبرد ماراتن دستاورد روحی بزرگی داشت. این پیروزی آن اندازه مهم بود که آتنی ها برای نخستین بار احساس کردند که دیگر کاری وجود ندارد که از عهده اش برنیایند. از آن زمان به بعد، آتن خود را رقیب ایران و برتر از دیگر دولت شهرهای یونانی می دید. آنان برای بیش از یک قرن، مبدل به کانون تحولات یونان شدند.
امکان دروغ بودن مارتن و دلیل آن
با اندکی تأمل در آمار تلفات نبرد ایرانیان و آتنیان در ماراتن، می توان این ادعا را مطرح کرد که این آمار دروغین است و ساختۀ ذهن مردمیست که در آرزوهایشان اینچنین دوست داشتند که بر ایرانیان پیروز می شدند و از این طریق نامی برای خود و سرزمینشان بدست می آوردند. چگونه ممکن است که نیروهای قدرتمند ارتش ایران این تعداد کشته را متحمل شوند در حالی که نیروهای کم تعداد آتنی که امیدی هم به پیروزی در این نبرد نداشتند، فقط 200 نفر کشته دادند و در نهایت هم پیروز شده باشند. با توجه به اینکه آتنی ها از این رویداد به نظر ساختگی برای پیشی گرفتن بر سایر رقبای یونانی خود استفاده کرده اند، به نظر می رسد که این نبرد ساختگی و جعلی باشد و فقط جنبۀ تبلیغاتی درون سرزمینی برای آتنیان داشته است.
سرانجام ماراتن و پیروزی ایرانیان با فتح آتن
بعد از نبرد ساحل ماراتن، سپاه ایران سرانجام رزم نظامی خود را با فتح آتن به پایان رساند. ایرانیان، آکروپولیس و معبد پارتنون، نماد عظمت آتن را به سزای پیمان شکنی مردمانش به آتش کشیدند. پس از پایان جنگ، به تدریج یونانیان بار دیگر به دولت شهرهای خود بازگشتند و از نو، ساختمان هایی را ساختند که در عهد باستانی یونان بنا شده بود. با وجود آنکه یونان باستان به دولت شهرهای بسیاری تقسیم می شد، در آتن بود که فرهنگ و تمدن بیش از سایر نقاط درخشیدن گرفت. این دوران، آغاز عصر نوینی از اعتماد به نفس در میان مردمان یونان بود. دموکراسی در این دوره رشد کرد. هنرمندان، زیبایی آثار خود را در تندیس ها و سفالینه های دل انگیز به اوج رساندند. ساختمان های عظیمی همچون پارتنون بار دیگر ساخته شد. اندیشمندان نظریه های جدیدی را در عرصه های فلسفه، نجوم، طبیعت و سیاست شکل دادند که بدون آنها تمدن انسانی بدون تردید فاقد برخی داشته های تأثیرگذار و مهم می گردید.
رو به افول نهادن یونان
عصر باستانی یونان تقریباً دویست سال به طوا انجامید. در پایان چهارمین قرن پیش از میلاد، یونانیان مغلوب اسکندر گجسته، رهبر نظامی مقدونیه شدند که سرانجام بیشتر جهان مسکون را تسخیر کرد. یونان تنها بخش کوچکی از امپراطوری پهناور او گردید و پس از مرگش، رو به افول نهاد. هر دو امپراطوری ایران و یونان، از بزرگترین و قدرتمند ترین حکمرانان جهان دوران خود بودند و آنچه که در این سرزمین ها روی داد، بدون شک بر کل جهان تأثیر نهاد. دانشمندان فراوانی از این دو سرزمین برخاستند که در شکل گیری آیندۀ دنیای کنونی ما نقش مهمی و انکارناپذیری داشتند. با توجه به اینکه هر دو امپراطوری، بسیار قوی بودند، طبیعی است که میان آنها جنگهای زیادی نیز درگرفته باشد. زیرا که هر دوی آنها از قدرت یکدیگر در هراس بودند و تلاش می کردند تا قبل از اینکه توسط حریف، تسخیر و نابود شوند، خود حمله کنند و پیروز شوند. در میان این سلسله نبردهای بین دو امپراطوری، انسانهای بسیار فراوانی قربانی جنگ شدند و خون های بیگناهان بی شماری بر زمین ریخته شد. اما به هر حال تاریخ مسیر خود را طی کرده و هرگز زمانی نبوده که جهانیان از سایۀ شوم جنگ در امان مانده باشند.
منبع بخشی از نوشته های بالا: کتاب یونان باستان، به قلم: روزبه بخشی، انتشارات حکایتی دگر، تهران: 1387.