نقاشی مونالیزا بدون هیچگونه تردیدی یکی از مشهورترین تابلوهای جهان و برترین اثر لئوناردو داوینچی است. بدون شک کار کشیدن این اثر در حدود سال 1503 میلادی در فلورانس آغاز شده و لئوناردو مدت زمان قابل توجهی را صرف کامل کردن آن کرده است. در مورد این تابلو نکات بسیاری از دیرباز تا کنون گفته شده و به نظر میرسد این گفتهها تا همیشه ادامه خواهد داشت. ما در این مطلب قصد داریم تا شما را از نمایی نزدیک به تماشای این نقاشی با کیفیت بالا بکشانیم و شوق مشتاقان این نگاره را دوچندان گردانیم. البته باید دانست که داوینچی علاوه بر مونالیزا، آثار درخور فراوانی همانند تابلو نقاشی شام آخر دارد که مایۀ فخر هنر نقاشی هستند.
فهرست عناوین این نوشته:
دلیل لبخند مرموز نقاشی مونالیزا چیست؟
در فاصلۀ زمانی سالهای 1503 تا 1506 میلادی، لئوناردو داوینچی گاه و بیگاه بر تصویر مونالیزا (مادونا الیزابتا)، سومین زن فرانچسکو دل جوکوندو که در سال 1512 میلادی میبایست عضو شورای شهر بشود، کار میکرد. احتمالاً یک کودک از فرانچسکو که در سال 1499 به خاک سپرده شد، از فرزندان الیزابتا بود؛ و این فقدان ممکن است باعث شده باشد که در پس تبسم مونالیزا، حالاتی مهم وجود داشته باشد. محتمل به نظر میرسد که این مادر داغدیده، هنوز از بار غم مرگ فرزند رهایی نیافته باشد و شاید این لبخند مرموز و غمآلود به همین دلیل باشد. طبیعی است که غمزدگان و داغداران، به آسانی نمیتوانند پس از هجران عزیزان خنده بر لب آورند، آن هم از عمق وجود!
لئوناردو چگونه مونالیزا را کشید؟
لئوناردو در آن سه سال، بارها الیزابتا را به کارگاه هنری خویش فراخواند و تمام رموز و لطایف هنر خود را در تصویر او به کار برد. او را در چشمانداز شاعرانهای از درختان، آب، کوهستان، و افق قرار داد و جامهای از اطلس و مخمل بر او پوشاند و چینهای آن را بدانسان جلوه داد که هر یک از آنها شاهکاری است؛ با دقتی بسیار حرکات مرموز دهان او را بررسی کرد، نوازندگانی را به هنرگاه آورد که با آهنگهای دلنشین، مهر خفتۀ مادر داغدیده را در او بیدار کند و با این خصوصیات تصویر او را با لطافت و با سایه روشن پروراند. بدینگونه به اشارات روحی که مایل به آمیختن نقاشی و فلسفه بود پاسخ گفت و نقاشی مونالیزا را خلق کرد.
زیبایی مونالیزا تقریباً متوسط است
اشتغالات فراوانی که پیوستگی رسم نقاشی مونالیزا را از میان برد و آن را به مراحل مقطع تقسیم کرد، و کوششی که همزمان با ساختن آن میبایست صرف تابلوی نبرد آنگیاری بشود، وحدت خیال و پشتکار غیرعادی لئوناردو را نگسست. چهرۀ مونالیزا چنان جذاب بود که تاکنون هزاران برگ کاغذ و بوم به خاطر آن رنگین شده است. صورت مونالیزا زیبایی فوقالعادهای نداشت: یک بینی نازک در چهرۀ او ممکن بود موفقیت تصویرش را بیشتر کند؛ در مقایسه با بسیاری از دختران دلربا که مجسمه یا تصویرشان موجود است، زیبایی مونالیزا تقریباً متوسط است. فقط تبسم اوست که طی قرنهای گذشته، خواستاران زیادی را برای تصویر او فراهم آورده است، تبسمی که با برق فزایندۀ چشمان او و انحنای اندک لبانش به سوی بالا توأم است.
به راستی مونالیزا به چه لبخند میزند؟
به راستی مونالیزا به چه لبخند میزند؟ به کوشش نوازندگان برای مسرور ساختنش؟ به جدیت دردمندانۀ هنرمندی که هزار روز بر تصویر او کار کرده و هنوز آن را به انتها نرسانده است؟ یا شاید این مونالیزا نیست که لبخند میزند، بلکه به طور کلی زن است، یا بهتر بگوییم تمام زنانند که به تمام مردان چنین میگویند:
«ای عاشقان واله و شیدا! طبیعتی که شما را پیوسته به فرمانبری کورکورانه وادار میسازد، اعصاب شما را با عطش سوزندهای برای وصل ما رنج میدهد، با یک کوشش نابخردانه برای نزدیک ساختن زیباییهای ما به بالاترین اندازه، ذهن بیتاب شما را آرامش میبخشد و شما را به اوج تغزلاتی برمیافرازد که به محض اعتلا فرو مینشیند، سراسر برای این است که شما را به مقام پدری برساند! آیا چیزی مضحکتر از این هست؟ ولی ما زنان نیز طعمۀ دام هستیم؛ غرامتی که ما برای این شیدایی میپردازیم، بیش از آنِ شماست. با این همه، ای سبکسران، محبوب و مطلوب بودن خوشایند است و رنج زندگی را جبران میکند.»
راز تبسم نقش بسته بر لبان مونالیزا
البته شاید تبسمی که بر لبان مونالیزا نقش بسته از خود لئوناردو بوده باشد، از آن روح باژگونهای که به سختی خاطرۀ نوازش مادرش را به یاد میآورد و برای عشق یا نبوغ به هیچ سرنوشتی جز یک تجزیه و تلاشی بدفرجام، و جز مختصر شهرتی که به تدریج از ذهن فراموشکار بشر زایل میشود، معتقد نبود. در هر صورت، این لبخند مرموز که با رنج، تفکر، غم، و اندکی شادی پنهان در هم آمیخته است، به آسانی قابل فهم و تفسیر نیست. اما آنچه مهم است آنست که این نقاشی بسیار زیبا، فقط از سر نبوغ ذاتی یک هنرمند ماهر ایجاد نشده و بدون شک اگر زبانی برای گفتن داشت، میتوانست نکات بسیاری را بازگو کند.
خرید تابلوی مونالیزا توسط فرانسوای اول
هنگامی که جلسات ترسیم تابلو نقاشی مونالیزا به پایان رسید، لئوناردو تصویر را باز هم نگاه داشت، زیرا معتقد بود که هر چند از سایر تصاویرها کاملتر است، اما هنوز هم نمیتوان آن را تمام شده تلقی کرد: شاید همسر مونالیزا دوست نمیداشت که زنش با لبان بالاجسته هر دم از دیوار بر او و مهمانانش بنگرد. سالها بعد فرانسوای اول آن تصویر را به مبلغ چهار هزار کراون، معادل پنجاه هزار دلار خرید و در قصر خود قاب گرفت. امروزه این تصویر که با گذشت زمان و دستکاریهای زیادی که برای جلوگیری از نابودی، روی آن انجام شده، بسیاری از ظرایف خود را گم کرده است، در سالن کاره (تالار مربع) لوور (Louvre Museum) آویخته است و خاطر هزاران دوستدار هنر را شاد میسازد.
منبع متن:
کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت، جلد پنجم، یونان باستان، ترجمۀ امیرحسین آریانپور، فتحالله مجتبائی، هوشنگ پیرنظر، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1380.