سرگی ایوانف در این تابلو، از بین رفتن امید و سرنوشت اندوهبار این کوچ گزاران را بر روی یک جاده نشان می دهد. وی افرادی را در این اثر به تصویر درآورده است که مرگ نزدیکانشان را به تماشا نشسته اند و می دانند که با وجود از دست دادن اسبهایشان و سختی راه، دیگر غیر ممکن است بتوانند به راه ادامه داده و به مقصد خود دست یابند. آنها حتی این امید ناچیز را نیز ندارند که دیگر بتوانند بر روی پاهای خود ایستاده و به راه ادامه دهند.
نقاش: سرگی ایوانف (Sergei Vasilievich Ivanov).
تاریخ خلق: سال 1889 میلادی
مکان خلق: کشور روسیه
اندازه تابلو: 125سانتی متر پهنا و 74 سانتی متر ارتفاع.
رسانه: رنگ روغن روی بوم
مکان نگهداری تابلو: نگارخانه ترتیاکف (Tretyakov Gallery).
آدرس نگارخانه: کشور روسیه، شهر مسکو
تاریخ تأسیس نگارخانه ترتیاکف: سال 1856 میلادی
بنیانگذار نگارخانه: پاول ترتیاکوف (Pavel Tretyakov).
فهرست عناوین این نوشته:
دربارۀ سرگی ایوانف، خالق تابلوی مرگ یک کشاورز
سرگی ایوانف در 16 ژوئن 1864 میلادی در شهر روزا (Ruza) واقع در کشور روسیه دیده به جهان گشود. در همان ابتدای دوران نوجوانی، نشانه های طبع هنرمند وی آشکار شد اما پدرش فکر نمی کرد که او هرگز به یک هنرمند و نقاش برجسته تبدیل شود. پدر او با توجه به تفاوتهای موجود میان هنر نقاشی و هنر طراحی (نقشه کشی)، تصمیم گرفت که پسرش به طراحی و مهندسی روی آورد و به همین دلیل در سال 1875 وی را به مؤسسۀ نقشه برداری کنستانتینوفسکی (Konstantinovsky) فرستاد. این مؤسسه او را تحت فشار قرار داد و در پاییز سال 1878 به عنوان مشاور در آکادمی هنر مشغول به تحصیل شد. سال بعد، سرگی مؤسسه را ترک نمود و به صورت تمام وقت در دانشکدۀ هنر شروع به کار کرد. سرگی در سال 1882 به آکادمی هنرهای سنت پترزبورگ وارد شد و در سال 1883 اولین نقاشی خود را به نمایش گذاشت. او در سال 1883 نقاشی مردم نابینا (که اولین اثر وی بود) را به پایان رساند. این اثر هم اکنون در گالری هنری یکاترینبورگ (Ekaterinburg Art Gallery) قرار دارد. بدون شک علاقۀ سرگی به شیوۀ زندگی دهقانان و مردمان روستایی از همین زمان آغاز شد و از این تاریخ به بعد شاهد حضور روستاییان کشاورز و چشم اندازهایی از زندگی ساده و فقیرانۀ آنها در آثار وی هستیم. از جملۀ این صحنه ها، می توان به نقاشی «روی یک جاده، مرگ یک کشاورز در حال کوچ» اشاره کرد که در ادامه به بررسی بیشتر آن خواهیم پرداخت.
نقاشی مردم نابینا اثر سرگی ایوانف، خلق شده در سال 1883 میلادی:
دربارۀ شخصیت متواضع و فروتن نقاش
سرگی ایوانف بعد از مدتها دوری از شهر مسکو، سرانجام به آنجا بازگشت و برای مدت یازده سال در دانشگاه هنر مسکو تدریس کرد و بسیاری از هنرمندان شوروی آن زمان از کلاسهای او نهایت بهره را جستند. اگرچه سرگی از لحاظ شخصیتی و رفتاری، مردی متواضع، فروتن و خود کم بین بود، اما دارای استعدادی منحصر به فرد و ویژه بود که با استفاده از همین استعداد شکوفا و پر بار، توانست در آثار خود بخشی از تاریخ روسیه، شامل گذشته و زمان حال خود و همچنین جنبش زندگی را نسبت به آینده نشان دهد.
سرگی ایوانف که در طول دوران زندگی خود به خوبی توانست جایگاه خویش را در هنر روسیه تثبیت سازد، سرانجام در سن 43 سالگی در 9 اوت 1910 میلادی در شهر مسکو چشم از جهان فروبست و نامی پرآوازه از خود برای تاریخ بر جای گذارد.
توجه سرگی به زندگی کشاورزان کوچ گزار
بهترین تابلوی سرگی ایوانف در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم رسم شده، دوره ای که چند نفر از بزرگان روس آداب و سنن خود را تغییر دادند، آداب و رسومی که در ادارۀ کارهای غیر ثابت بوده ولی ایوانف به آن آداب و رسوم باقی مانده بود. او شیفتۀ حقیقت بود و دائماً در حال تغییر و بیشتر عمرش را در روسیه به سفر گذراند. او کیلومترها را با کشاورزانی که به دنبال خوشبختی بودند و مرتب کوچ می کردند و به سوی هدف تازه ای می رفتند، طی می کرد. سرگی در کارهایش اشخاصی را در جاده که خانه و زمین و زندگی خود را بر روی یک دلیجان خلاصه کرده بودند، رسم کرده است. آنها بر روی جاده های پر گرد و غبار و زیر آفتاب سوزان، راه طی می کردند. این افراد در واگنهای حیوانات به صورت اجباری به امید آنکه بتوانند جایی مناسب که در آنجا زمین های حاصل خیز وجود داشته باشد را بیابند، سفر می کردند.
دلیل ناراحت کننده بودن تابلوی های سرگی
این تابلو بهترین تابلوی سرگی ایوانف در مورد این کوچ نشینان است. این اثر مانند دیگر آثارش ناراحت کننده است زیرا حقیقی است. این تابلو، اثری است که سرگی خود شرایط آن را تجربه کرده و با دلسوزی و غم خواری و علاقۀ تمام آن را به اتمام رسانده است. وی در این اثر بر نشان دادن هیجان و اضطراب پافشاری نمی کند، مگر در جاهایی که با زیاد کردن شدت رنگ ها و خطوط صراحتاً نشان داده شده است. در اینجا نقاش فقط سعی کرده که هوای گرم و داغ ناشی از تابش خورشید سوزان را در تابلو مجسم سازد که البته به خوبی از عهدۀ این کار برآمده است.