دختران زیبا و نجیب ایستاده در کنار درب ورودی

بازدید: 3262 بازدید
دختران

نقاش: لویس لئوپولد بویلی
نقاشی رنگ روغن روی پانل
کشور: فرانسه، بین سالهای 1796 تا 1798 میلادی

زندگی روزمره دختران با متانت و نجیب زاده

در این نقاشی لحظه ای از زندگی روزمره دو دختر زیبا و جوان به تصویر کشیده شده است. این دو دختر در ورودی درب یک خانه ایستاده اند و منتظر هستند تا درب برای آنها باز شود و وارد خانه شوند. در چهره آنها می توان به وضوح مشاهده کرد که مانند بزرگان و نجیب زادگان، با متانت تمام در انتظار باز شدن درب هستند و در چهره آنها عجله و ناشکیبایی دیده نمی شود. آنها به خوبی بر عدم اعتماد به نفس غلبه کرده اند. یک سگ کوچک خجالتی نیز همراه دو دختر دیده می شود که پشت سر آنها پنهان شده است. با دقت در نقاشی می توان به احساسات درونی و شخصیت آنها پی برد، آنها دارای شخصیتی تثبیت شده و با اعتماد به نفس بالا هستند که البته نقاش هنرمند این اثر به خوبی توانسته است این احساسات درونی را به تصویر بکشد.

نقاش طبقه متوسط مردم

لویس لئوپولد بویلی در 5 ژوئیه 1761 میلادی در فرانسه به دنیا آمد. او از نقاشان و طراحان برجسته فرانسوی است و در کشیدن نقاشی های پرتره بسیار ماهر و محبوب بود همچنین بررسی کارهای او نشان می دهد که وی در به تصویر کشیدن زندگی اجتماعی طبقه متوسط مردم فرانسه، تلاش های زیادی را انجام داده و به این کار بسیار علاقه مند بوده است.

نقاش مردمی و پیوستن به سلک اُسقفان

لویس را باید یک نقاش مردمی دانست، او در بین مردم زندگی می کرده و از لحظه ها و اتفاقات روزمره زندگی آنها، نقاشی می کشیده است. او پسر یک مجسمه ساز چوبی بود و نقاشی را خود آموخته بود. در اوایل جوانی کار هنری خود را آغاز کرد و در سن دوازده یا سیزده سالگی اولین نقاشی خود را به تصویر کشید. او در سال 1774 میلادی کارهای هنری خود را به آگوستین فریارز نشان داد که او را به شدت تحت تاثیر قرار داد. سه سال بعد اُسقف آراس از او دعوت کرد تا به کار و تحصیل در سلک اسقفان درآید.

رسیدن به مقام نجیب زادگی

لویس یک نقاش مشهور و محبوب در زمان خود بود و در سال 1804 میلادی در شهر پاریس جوایزی را به پاس فعالیت های هنری خود دریافت کرد. در سال 1833 میلادی مقام نجیب زادگی به او اهدا شد که در آن زمان از بالاترین مرتبه های اجتماعی بود.

مرگ لویس لئوپولد بویلی

لویس لئوپولد بویلی در 4 ژانویه 1845 میلادی در پاریس درگذشت. از او پسر جوانی به نام الفونس به یادگار ماند که بعدها به یکی از بهترین قلم زنان تبدیل شد.