نقاش: رامبراند
تاریخ خلق اثر: بین سالهای 1628 تا 1629 میلادی
کشور: هلند
رسانه: رنگ روغن روی پانل
سبک: باروک
موضوع: پرتره از چهره واقعی رامبراند، پرتره های رنگ روغنی رامبراند، رامبراند هنرمند در دوران جوانی.
آغاز راه هنرمندی بی همتا در کشیدن نقاشی پرتره
رامبراند این پرتره زیبا را هنگامی کشیده است که هنوز در آغاز دوران جوانی بوده و فقط 22 سال سن داشته است. به روشنی می توان دریافت، هنرمندی که در سنی کم می تواند اینگونه اثری را خلق کند، در آینده نیز می تواند از هنرمندان و استادان برجسته و نامی، به شمار آید. رامبراند از همان ابتدایی که هنر نقاشی را آغاز کرده بود، به خوبی هدف و سبک مشخص خود را انتخاب کرده و می دانست که می خواهد چگونه آثاری و با چه ویژگیهایی را خلق کند. این پرتره از خود را باید در زمره اولین تابلو نقاشی های رامبراند قرار داد. او با همین پرتره های اولیه، به خوبی توانست که خود را به جامعه هنری آن زمان، معرفی و جای پای خود را محکم کند. هنرمندان نقاشی که هم عصر او بودند، رفته رفته دریافتند که رقیبی بسیار ماهر و خاص، برای همه آنها پیدا شده است، رقیبی که تا آن زمان در کشیدن نقاشی های پرتره بی همتا بود. با مشهور شدن رامبراند، به تدریج راه او نیز به سختی گرایید و برخی از رقیبانش از سر حسادت و ناتوانی، به نقاشی های او خرده می گرفتند و به شدت او را مورد نقد و بدگویی قرار می دادند تا شاید به این شیوه بتوانند اندکی از آتش حسادت درون خود را فرونشانند. اما آنها راه به جایی نبرده و نتوانستند ذره ای از شهرت و اعتبار رامبراند، بکاهند. البته کم نبودند کسانی که از رامبراند و نقاشی هایش به شایستگی یاد کرده و او را بسیار تحسین می کردند. به هر حال برای هر شخص بزرگی، همیشه دوستان و دشمنانی وجود داشته است اما تاریخ به یاد ندارد که دشمنی های حاسدان، توانسته باشد تا جلوی پیشرفت بزرگان را بگیرد.
غلبه سایه و تاریکی بر روشنی و سپیدی
فضای کلی حاکم بر صحنه این پرتره، میل به تیرگی دارد، به گونه ای که بخش زیادی از چهره رامبراند در تاریکی قرار دارد. اما با این حال، نوری بسیار قوی از پشت سر رامبراند وارد صحنه شده که بخشی از صورت و پیراهن او را نمایان و روشن ساخته است. چهره رامبراند نیز تا حد زیادی در سایه قرار دارد و به سختی می توان جزئیات و هویت ظاهری او را تشخیص داد. همچنین شیوه رامبراند برای نشان دادن تارهای مو، بسیار جالب توجه و خلاقانه است، به گونه ای که او با خراشیدن رنگ های سطح، به خوبی توانسته است تا رشته های تار مو را به تصویر درآورد. باید در نظر داشت که در آن زمان هنوز اینچنین روشی برای نشان دادن جزئیات، زیاد متداول نبوده و رامبراند در زمره اولین کسانی است که از اینگونه روشی استفاده می کرده است. همچنین باید دانست لباسی را که رامبراند به تن دارد، کاملاً سفید رنگ است اما چون در سایه قرار دارد، تیرگی بر سپیدی چیره شده و فقط قسمت اندکی از سپیدی یقه، پدیدار است.
به دست آوردن هویت و شخصیت مستقل هنری توسط رامبراند
این پرتره از آن جهت با اهمیت است که برای رامبراند، زمینه ساز ایجاد هویت مستقل و شناخته شده در بین نقاشان شد. هنگامی که رامبراند این نقاشی را کشید، در نهایت گمنامی قرار داشت و هنوز جایگاه مهم و مشخصی را در جامعه هنری آن دوران، به دست نیاورده بود. هنوز مردم و هنرمندان، نمی دانستند که یکی از برترین و مهمترین نقاشان جهان، در کنار آنها زندگی می کند. اما رامبراند با خلق این پرتره و سایر نقاشی های اولیه، توانست جایگاه مهمی را به دست آورد. حالا دیگر وقتی درباره پرتره سخنی به میان می آمد، همگی نام رامبراند را به یاد می آوردند.